کلا از ۷ روز هفته، ۳ روزش رو خونه علی هستم. یه سری لباس(در حد دو قلم) چون من اصلا لباسی نداشتم که بیارم. یعنی داشتمم هم خیلی فرقی نمیکرد. اینجا یه جور دیگه لباس میپوشن و کلا لباسهای ما به درد outfit اینجا نمیخوره، گذاشتم داخل خونش. الان یک جمله با which گفتم که خیلی طولانی بود توضیح وسطش. تا اخر دی، ایلتس قبلیم منقضی میشه و من دقیقا برای دو ماه آینده، یک ایلتس دیگه ثبتنام کردم. مامانم گوگولیترین ادم دنیاس. تصمیم دارم خیلی خیلی خفن شم. مامانم رو اینقدر سربلند کنم، دست داداشم رو بگیرم، بابام لبخندهاش قطع نشه، موقع مردن، خوشحال و راحت بمیرم. بخوانید, ...ادامه مطلب
یه مدته به خودم احترام نمیگذارم و این بدترین چیزه. , ...ادامه مطلب
میدونی خبر گرفتن شاید واسمون ۵ دقیقه هم نباشه ولی برای طرف مقابل میتونه خیلی معنا داشته باشه.مثل امشب که من از یه همکلاسی حالش رو جویا شدم و در مقابل رفتاری دیدم که باید بگم نشستم به گریه کردنگریه واسه اینکه یه نفر چقدر میتونه تنها باشه که یه احوالپرسی ساده تا چه اندازه خوشحالش کنه.قراره از این به بعد بیشتر احوال بگیرم.بیشتر دوست باشم و بیشتر مهربون. ,ستاره ...ادامه مطلب