روز چهارم گوه

ساخت وبلاگ

۳۰ دقیقه مفید دوییدم، ۲۵ دقیقه پیاده روی

غذای رژیمی مرغ تو فر پختم

رفتم سر کار

با اون دختر هندیه که نایس بود، نایس بودم

میدونستم اون دختر عرب پر روئه، باز قراره دیر بیاد به من زنگ بزنه بگه میشه اتاق منو هم اوکی کنی و اینببار گوشیمو گذاشتم تو لاکر که اصلا نبینم و همین شد

یک عالمه رفتم خرید، یه سری براش ارایشی خریدم، دو تا شلوارک ورزشی و یک لباس ورزشی و چند تا لباس زیر و جینگل واسه ریو و ظرف خیلی فوق‌العاده زیبا و خوب برای سر کار( واقعا خوش سلیقه‌ام)

مامانم زنگ زد خیلی خوشحال بود طفلی، چون مامان علی بهش زنگ زده بود و خیالش راحت شده بود.

خلاصه امروز خیلی حالم بهتر بود. خیلی.

به هر حال میتونه نکته مثبتی باشه....
ما را در سایت به هر حال میتونه نکته مثبتی باشه. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2chaghorpaghor3 بازدید : 2 تاريخ : شنبه 9 تير 1403 ساعت: 18:04