بعد از ۵ سال تقلا

ساخت وبلاگ

خوب بگذارید براتون یه چیز جالب بگم.

یکی هست که خیلی وقت پیش،شدیدا یکی دیگه رو دوست داشت.یکی دیگه دومی به یکی دیگه اولی خیانت میکنه و میگذاره میره که البته جا داره گفته بشه همون موقع هم که بود،خون اولی رو تو شیشه کرده بود.

یکی دیگه اولی،بسکی خل و ساده و احمق بود،با همه این بدیا بازم مینشست گریه و زاری که کاش برگرده.

دومی برگشت،موقعی که اولی یه دوست جدید خیلی خیلی خوب داشت.

اولی قبولش کرد چون فکر میکرد که دوسش داره ولی بعد که گذشت،هر چقدر زور زد،هر چقدر تلاش کرد نتونست دیگه دوسش داشته باشه.

این دفعه اولی بود که خون دومی رو تو شیشه کرده بود،دومی عاشق شده بود و اولی کلا به هیچ جاش نبود چی بشه.

هر دفعه دومی دلش گرفت از این اوضاع،گفت میرم دیگه نمیتونم،چند روز بعدش خودش برگشت.

ولی این دفعه،در همین امشب،اولی خیلی رک گفت که دیگه دومی رو دوست نداره.دومی رفت و این بار واقعا رفت.

اولی الان احساس خلا میکنه.

اولی منم.


به هر حال میتونه نکته مثبتی باشه....
ما را در سایت به هر حال میتونه نکته مثبتی باشه. دنبال می کنید

برچسب : بعد از ۵۷, نویسنده : 2chaghorpaghor3 بازدید : 123 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 14:36